کد مطلب:32189
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:31
آيات شيطاني چيست ؟ لطفاً توضيح بفرماييد.
برخي از تاريخ نويسان اهل تسنن افسانه اي را در كتاب هاي تاريخ خود نقل كرده اند كه پايه واساس نگارش كتاب گشته است . آن ها نقل كرده اند سران قريش با پيامبر6ملاقت ودرخواست كردند براي رفع اختلاف , خدايان يك ديگر را بپذيريم . پيامبر هم بسيار مايل بود به گونه اي با طايفه ءقريش كنار بيايد و با خود مي گفت : اي كاش دستوري نازل مي گرديد كه اختلاف كم تر مي شد. روزي در كنار كعبه با حضور سران قريش سورهء نجم را تلاوت مي كرد; وقتي به رسيد,ناگهان شيطان بر زبان او دو جملهء ديگر را جاري ساخت : ; يعني اين بت ها عالي مقامند و شفاعت آن ها مورد اميد است ! پس از تلاوت آيات , غلغله و شادي مشركان برخاست وگفتند: محمد خدايان ما را به نيكي ياد كرد.
اين خبر به خارج از مكه حتي به حبشه رسيد و مسلماناني كه در آن جا بودند, با خوش حالي به مكه بازگشتند. اما پس از مدتي جبرئيل نازل شد و به پيامبر6گفت : آن دو جمله را شيطان بر زبان تو رانده است ومن هرگز چنين آيه اي نياورده ام !
اين افسانه را بعضي از تاريخ نويسان اهل سنت نقل كرده اند, ولي هيچ يك از مورخان و مفسران شيعه و اكثراهل سنت نه تنها آن را نقل نكرده , بلكه به شدّت آن را دروغ و افسانه دانسته اند و دلايل زيادي بر دروغ وساختگي بودن آن آورده اند. چگونه مي شود پيامبري كه تمام مناصب و ثروت قريش را در راه احياي آيين توحيد ترك گفته و همهء مبارزات او بر ضد شرك و بت هاي ساختگي بود, يك باره بيايد و همه زحمات خود رااز بين ببرد؟! و چگونه مي شود اعتماد مردم و مؤمنان و مسلمانان را پس از اين جلب كرد؟ پيامبري كه تحت تأثير القائات شيطان قرار گيرد و آياتي را بر قرآن كه وحي الهي است بيفزايد, براي مؤمناني كه به هيچ چيز و هيچ كس جز خداي خود اتّكا ندارند, چه ارزشي دارد؟
معلوم مي شود همهء تلاش دشمنان در ساختن اين افسانه , گرفتن ايمان مردم بود و يگانهء عنصري است كه مايهء پيروزي موحدان در برابر مشركان بوده است . اگر خداوند به پيامبرانش مقام عصمت نداده باشد, همه چيززير سؤال مي رود و ديگران فرقي با پيامبر نخواهند داشت . پايهء اين افسانه بر شيطنت گذاشته شده بود كه بگويند پيامبر6صبر و تحمل خود را از دست داده و مي خواست به گونه اي باقريش كنار بيايد, در حالي كه پيامبر بايد نهايت صبر و بردباري را داشته باشد, كه تاريخ اين موضوع را ثابت كرده است كه چگونه پيامبرتحمل و مقاومت داشت .
چگونه مي شود كه خداوند در قرآن بگويد: هرگز باطل در قرآن راه نخواهد يافت (1) و قرآن را از هر گونه پيش آمد بد, نگاه داشته شد,(2) آن وقت شيطان بتواند چنين جملاتي را بر زبان پيامبر به عنوان وحي القا كند؟!
سورهء نجم را مطالعه كنيد و ببينيد سراسر آيات آن با اين جملات دروغين در تضاد است . در اين سوره مي فرمايد: پيامبر از روي هوي و هوس سخن نمي گويد و هر چه بگويد, وحي است ,(3) و در جاي ديگر مي فرمايد: بُتان جز نام هايي بيش نيستند كه شما و پدرانتان ناميده ايد و خدا هيچ حجتي دربارهء آن ها نازل نكرده است .(4) در اين زمينه به كتاب فروغ ابديت (5) و كتاب نقد توطئهء آيات شيطاني (6) مراجعه كنيد.
(پـاورقي 1.فصلت (41 آيهء 42
(پـاورقي 2.حجر(15 آيهء 9
(پـاورقي 3.نجم (53 آيه 3و 4
(پـاورقي 4.همان , آيهء 23
(پـاورقي 5.جعفر سبحاني , فروغ ابديت , ج 1 ص 274به بعد.
(پـاورقي 6.سيد عطاءالله مهاجراني , نقد توطئه آيات شيطاني , فصل سوم .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.